همکاری ایران و چین فراتر از نمایش قدرت علیه آمریکا است
به گزارش مجله توسعه دهنده، خبرنگاران، گروه بین الملل - پیمان یزدانی: در جلسه هیات وزیران ایران در اول تیر 99، پیش نویس نهایی قرارداد 25 ساله همکاری جامع مشترک با چین به تصویب رسید. در تاریخ 15 تیر، وزیر امور خارجه ایران در رابطه با مذاکرات ایران و چین در مورد قرارداد 25 ساله همکاری جامع مشترک اطلاع داد و گفت که دو کشور هیچ کاری برای پنهان کردن آن ندارند.
با این حال، برخی ادعاها و گزارش ها توسط برخی رسانه های خاص مستقر در خارج از کشور در رابطه با این قرارداد به ایران اتهاماتی را وارد کردند.
در خصوص اهمیت و پیامدهای توافق احتاقتصادی ایران و چین، خبرنگاران مصاحبهیی با دکتر بیلگهان آلاگوز استاد دانشگاه مرمره در استانبول و تحلیلگر مسائل منطقه، تنظیم کرده که متن این مصاحبه از نظر می گذرد.
*اهمیت توافقنامه همکاری 25 ساله برای ایران و چین چیست؟
ما اخیراً متن منتشر شده توافق ایران و چین را دیده ایم. هنوز معین نیست که این توافق به اجرا در خواهد آمد یا خیر. با این حال، همین توافقنامه هم برای اهداف منطقه ای ایران و هم برای سیاست جهانی چین نتایج اساسی دارد. در سال های اخیر، اقتصاد ایران به دلیل تصمیم آمریکا در خروج از برجام، ضربه سختی دیده است. کرونا نیز به اقتصاد ایران آسیب بیشتری وارد کرده است. بنابراین برای ایران، این امر ضروری به نظر می رسید که برای رهایی از مسائل اقتصادی با یک بازیگر جهانی مانند چین معامله کند.
در این راستا، توافق میان ایران و چین یک ضرورت به نظر می رسد. علاوه بر این، ایران قصد دارد با برقراری روابط نزدیک تر با چین، روابط خود را با دیگر قدرت های بزرگ مانند اتحادیه اروپا و روسیه به تعادل برساند تا فشارهای آمریکا را از بین ببرد. با این حال، تعمیق روابط با قدرت های خاص مانند اتحادیه اروپا یا روسیه در طولانی مدت پیامدهایی برای ایران به همراه خواهد داشت. به همین دلیل، ایران برای برقراری تعادل در برابر فشارهای آمریکا مجبور به همکاری با یک بازیگر جهانی دیگر بود.
بنابراین، فرایند جدید توسعه یافته توسط ایران و چین نه تنها باید به عنوان نمایش قدرت در برابر ایالات متحده تلقی شود، بلکه این فرایند به استراتژی ایران در متوازن کردن روابط خود با قدرت های دیگر مانند اتحادیه اروپا و روسیه نیز مربوط می شود.
برای چین همکاری با ایران بخشی از استراتژی جهانی این کشور است. چین وابسته به منابع انرژی خلیج فارس است. ایالات متحده رقیب اصلی این کشور با افزایش اهرم خود در خلیج فارس، سیاست مهار نسبت به چین را دنبال می کند. از این رو، تقویت روابط چین با ایران را می توان محافظ سیاسی در برابر ایالات متحده تعبیر کرد.
*سرمایه گذاری چین چگونه می تواند بر اقتصاد ایران تأثیر بگذارد؟
طبق سند تایید نشده، چین در بخش های مختلفی در ایران از جمله بخش کشاورزی، انرژی، حمل و نقل و ارتباطات تا 400 میلیارد دلار سرمایه گذاری خواهد کرد. علاوه بر این، ایران در قیمت های انرژی تخفیف می دهد و چین نیز در برخی بنادر استراتژیک فعال خواهد بود و راه آهن را در منطقه از پاکستان تا لبنان احداث می کند.
تمام سرمایه گذاری های فوق الذکر به ایران کمک می کند تا مسائل اقتصادی خود را تا حدودی بهبود ببخشد. در این مرحله توجه به این نکته مهم است که ایران برای رفع مسائل اقتصادی مجبور است راه حل های پایدار ایجاد کند. معین نیست که چین استراتژی بلند مدت با ایران دارد یا خیر. از این رو، پیامدهای سرمایه گذاری های چین در ایران با توجه به گام های چین معین خواهد شد.
*این توافقنامه چه تاثیری بر سیاست فشار حداکثری آمریکا علیه ایران خواهد گذاشت؟
در سال های گذشته، چین مستقیماً مخالف سیاست آمریکا در قبال ایران نبود. به عنوان مثال، هنگامی که ایالات متحده پیشگام تصمیم علیه ایران در شورای امنیت سازمان ملل بود، چین آن را رد نکرد. با این حال، چهار منافع حیاتی (محافظت از میهن، ارتقاء رفاه آمریکا، حفظ صلح از طریق قدرت، پیشبرد نفوذ آمریکا) که توسط ترامپ در استراتژی امنیت ملی در سال 2017 معین شده بود، نقطه عطفی برای چین بوده است. تحت دکترین واقع گرایی اصولی، چین به عنوان چالشی علیه قدرت، نفوذ و منافع آمریکا شناخته شد. در همین زمان، از ایران به عنوان کشوری که قصد بی ثبات کردن منطقه و تهدیدی برای آمریکایی ها و متحدان آنها بود، نام برده شد.
ترامپ معتقد است که آمریکا قرار است در سیاست های دو دهه گذشته تجدیدنظر کند؛ سیاست هایی مبتنی بر این فرض که درگیری با رقبا و ورود آنها در موسسات بین المللی و تجارت جهانی، آنها را به بازیگران بی خطر و شرکای قابل اعتماد تبدیل می کند. به گفته ترامپ، این فرض نادرست بوده است و استراتژی که باعث شراکت چین و ایران می شود بسیار مهم است.
استراتژی جدید امنیت ملی ترامپ که مبتنی بر مهار چین از طریق ایران است، از چین خواست تا سیاست جدیدی را در قبال ایران اتخاذ کند. توافق جدید با ایران بیشتر مربوط به رویکرد به روز شده چین است. بنابراین، مسلم است که توافق بین ایران و چین با هدف تضعیف تأثیر استراتژی فشار حداکثری آمریکا در قبال ایران است. همانطور که قبلاً نیز اشاره کردم، قدرت توافق و تأثیر آن بر سیاست های ایالات متحده به عزم چین و تداوم همکاری با ایران بستگی دارد.
*آیا این توافق بر رابطه چین با سایر کشورهای حوزه خلیج فارس تأثیر خواهد گذاشت؟
از سال 2013، چین ابتکار کمربند و جاده را که شامل سیاست هایش در قبال حوزه خلیج فارس نیز می شود دنبال کرده است. سیاست چین در قبال خلیج فارس بیشتر مبتنی بر ایجاد روابط اقتصادی با همه بازیگران خلیج فارس است. فراتر از بخش نفت و انرژی، حجم تجارت چین به بیش از 197 میلیارد دلار رسیده است. اما با وجود وابستگی متقابل اقتصادی بین چین و کشورهای خلیج فارس، چین نمی خواهد درگیر رقابت های موجود میان بازیگران منطقه باشد.
از یک طرف، دور کردن خود از اختلافات منطقه برای دستیابی به روابط فزاینده اقتصادی با کشورهای خلیج فارس به یک مزیت تبدیل می شود. از طرف دیگر، فاصله دریافت از رقابت بین بازیگران منطقه، قدرت چین را محدود می کند.
در این راستا، اگر توافق نامه با ایران به مرحله اجرا در بیاید، چین نیز باید کل سیاست خلیج فارس خود را به روز کند. در حالی که با ایران همکاری های اقتصادی و سیاسی دارد، باید دیگر بازیگران منطقه یعنی عربستان سعودی را قانع کند که قصد تقویت ایران در برابر آنها را ندارد.
منبع: خبرگزاری مهر