کتاب سیر استکمالی؛ نفس انسان در قوس صعود منتشر شد
به گزارش مجله توسعه دهنده، به گزارش خبرنگاران، چون مشیت الهی و قضای ربّانی به ایجاد عالم تعلق گرفت، فساض علی الاطلاق، دایره وجود عالم امکان را به صورت دو قوس نزول و صعود تحقّق بخشید. .. اگر صعودی پس از نزول موجودات نمی بود، وجود انزال مراتب هستی یعنی مادّه اولی که اولین نقطة اغاز سیر استکمالی موجودات است در قوه می ماند و در نتیجه هیچ یک از موجودات به فعلیت نمی رسیدند. حال آنکه انقطاع فیض و صدور لغو و عبث از مبدأ حکیمی که دائم الفیض و دائم الفضل است محال و ممتنع است. ... و اما انسان، و در محدوده وجودی انسان است که حرکت استکمالی از مرتبة صرف القوّه به تامّ الفعلیه یعنی نیل به مقام انسان کامل و مقام او أدنی و ... میسر می شود.

این کتاب مشتمل است بر یک مقدمه و سه بخش که هر بخش آن دارای فصولی است که بیان اجمالی این به توضیح ذیل می باشد: بخش اول، تحت عنوان کلیات در قوس صعود در دو فصل به ترتیب ذیل بیان شده است : در فصل اول، قوس نزول و صعود و توضیح اجمالی از آن و شواهد قرآنی در تایید آن و ضرورت قوس صعود بیان شده است.
در فصل دوم، احکام کلی در قوس صعود و اصول و مبانی آن و مسیر صعود و کیفیت آن بحث شده است. بخش دوم، تحت عنوان نفس انسانی و احکام آن در چهار فصل به ترتیب ذیل بیان شده است: در فصل اول، معانی نفس انسانی یا مای شارحه آن بیان شده است. در فصل دوم، وجود نفس انسانی یا هل بسیطه آن با ادله و براهین عقلی به اثبات رسیده است در فصل سوم، تعریف نفس انسانی یا ما حقیقیه آن مورد برسی قرار گرفته است. در فصل چهارم، اقوال در حقیقت نفس انسانی بیان شده است.
بخش سوم: تحت عنوان مراحل استکمالی نفس انسانی به عنوان محور اصلثی بحث در چهارده فصل به صورت ذیل بیان شده است: فصل اول، حدوث جسمانی یا نقطه شروع سیر تکاملی نفس انسانی مورد بحث و آنالیز قرار گرفته است. در فصل دوم، قوای انسانی - که همان وسائط تکامی انسانند - و اقسام آن بیان شده است . در فصل سوم، کیفیت ارتباط نفس انسانی با قوای خویش و اقوال در این مقام و ادله در اثبات قاعده النفس فی وحدتها کل القوی بیان شده است.
در فصل چهارم، احکام کلی علم نفس انسانی و معانی و تعاریف و تقسیمات علم و انواع ادراکات نفس انسانی بیان شده است. در فصل پنجم، کمال نفس انسانی به حسب ادله و براهین عقلی به اثبات رسیده است. در فصل ششم، تکامل نفس انسانی، از راه اتحاد و جودی او با مدرکات خود، با اقامه براهین عقلی به اثبات رسیده و دیدگاه عرفا نیز در اتحاد علم و عالم و معلوم بیان شده است. در فصل هشتم، تجرد عقلی نفس ناطقه انسانی با اقامه براهینی به اثبات رسیده است در فصل نهم، شواهد نقلی - اعم از شواهد قرآنی و روایی - در تائید قول به تجرد نفس انسانی بیان شده است.
در فصل دهم، مراتب استکمالی نفس انسانی به حسب عقل نظری او از مرتبه عقلی هیولانی تا مقام عقل بالمستفاد بیان شده است . در فصل یازدهم، اتحاد نفس ناطقه با عقل فعال و کیفیت ارتباط نفس انسانی با او، با اقامه براهین عقلی به اثبات رسیده است . در فصل دوازدهم، مراتب استکمالی نفس انسانی به حسب عقل عملی او از مرتبه تجلیه تا مقاوم فنا فی الله تبیین شده است و انتها جوهر بودن علم و عمل و این که این دو مقوم و اسنان سازند، بیان شده است.
در فصل سیزدهم، نهایت سیر استکمالی نفس انسانی یا غایت وجود او از دیدگاه حکما و عرفا و اختلاف این دو مذهب در نهایت سیر استکمالی انسان کامل بیان شده است. در فصل چهارهم، در بیان تکامل نفس انسانی پس از مفارقت از بدن که به جهت فقدان ادله و براهین عقلی در این مقام، تنها به بیان برخی اقوال اکتفا نموده و به جهت محدودیت این مجموعه و غموض و پیچیدگی این بحث، تحقیق و آنالیز عمیق و دقیق آن به اساتید حکمت و فلسفه و محققین در این فن واگذار می شود.
در بخشی از مقدمه این اثر آمده است: با آنکه افراد در جستجوی سعادتمندی و کمال انسانی خود هستند، کمتر از آنها راه سعادت و وصول به کمال حقیقی خویش را می شناسند. هر کس خوشبختی و بهار زندگی خود را چیزی تصور نموده و همت خود را مصروف بر آن داشته و از صراط مستقیم تکامل انسانی خویش منحرف گشته و از گوهر گرانبها و هویت واقعی نفسانی خویش غافل بوده و آن یوسف روح عزیز خود را در سیه چال طبیعت مدفون نموده است، نه مبدأ خود را می شناسد و نه از نردبان ترقی و تعالی انسان آگاهند و نه در طی مدارج و معارج سیر تکاملی خویش قدمی پیش نهاده اند.
عمده چیزی که موجب عدم دستیابی به سعادت حقیقی و کمال واقعی انسانی شده است، عفلت از روح متعالی انسانی و عدم شناخت از گوهر نفس انسانی است، بی خبر از آنکه هدف والای خلقت و غایت قصوای نفس انسانی، استقرار در نهایی ترین نقطه در نیم دایره وجود در قوس صعود است. بنابراین ضرورت تبیین این بحث، نگارنده را بر آن واداشته است تا کتاب نفس انسانی را ـ که معرفت آن اشرف معارف و اساس همه خیرات و سعادات و قلب و قطب جمیع مباحث کلیه و محور تمام مسائل عقلیه و نقلیه است ـ ورق زده و صفحات وجودی و کمالات علمی و عملی او را از مرتبه حضیض ناسوتی تا مقام رفیع لاهوتی به مقدار ظرفیت این مجموعه به بضاعت مزجاة، تورق نماید و به بیان معادن وجودی نهفته در او بپردازد تا شاید از این طریق توانسته باشد کمترین خدمتی به جامعه علمی، حوزوی، دانشگاهی کشور عزیزمان نموده باشد.
اگرچه در حوزه تفکر دینی، بهترین و مطمئن ترین راه برای شناخت حقیقت انسان و آگاهی کمالات اصیل انسانی و راه نیل به آن، از دیدگاه قرآن کریم قابل توجیه و تفسیر است، زیرا که قرآن کریم برای راهنمایی انسانها جهت نیل به کمالات غایی اش نازل شده است ـ منتها به اقتضای موضوع و ماهیت مورد بحث و به عنوان گام اول در شناخت نفس انسانی و سیر استکمالی او، محور بحث را براساس مبانی و اصول فلسفی و براهین عقلی ـ ترجیحا حکمت متعالیه ـ پایدار نموده است، ولی به حکم اینکه برهان و عرفان و قرآن از یکدیگر جدایی ناپذیرند، به لحاظ جامعیت بخشیدن به بحث و به اقتضای برخی از مباحث، مبانی فلسفی را به نور شواهد قرآنی و روایی منور نموده تا مؤید و مؤکد آن بوده باشد. علاوه اینکه اشارات عرفانی نیز زینت بخش بعضی مباحث شده است تا از طریق عطر قرآنی و شهد عرفانی، شامه و ذائقه بیشتری از علاقه مندان به معرفت نفس انسانی، معطر شود و حلاوت یابد.
کتاب سیر استکمالی، نفس انسان در قوس صعود تالیف سیدرضا جلالی کوهی خیلی از سوی انتشارات سینا (حکمت سینا) در 280 صفحه به قمیت 39 هزار تومان منتشر شده است.
منبع: mehrnews.com